ممکن است هنگام تماشا یا بازی تخته نرد مدرن با اصطلاحات جدیدی روبرو شوید به همین دلیل در این مقاله سعی کردیم این اصطلاحات را توضیح کوتاهی داده باشیم.
Ace
عدد یک روی تاس. همچنین خان یک روی صفحه بازی.
Anchor
لنگر، یک خان در خانه یا بارخان حریف که با دو مهره یا بیشتر بسته باشد
Automatic Double
در بازی نامحدود و در صورت توافق طرفین اگر هر دو بازیکن در تاس ریزی نخست عدد همسان بیاورند، کیوب بطور اتوماتیک روی دو میرود ولی در مرکز باقی می ماند.
Backgame
پوزیشنی که در آن دو لنگر یا بیشتر در خانه ی حریف دارید و منتظر زدن مهره ی حریف در زمان وارد شدن به خانه اش هستید.
Backgammon
سگ مارس یا سوپر مارس. بردن سه برابر عدد کیوب وقتی که حریف هنوز یک مهره یا بیشتر در خانه شما یا روی بار دارد و شما تمامی مهره های خود را برچیده اید.
Baffle Box
وسیله ای که برای ریختن تاس بصورت کاملا رندوم از آن استفاده می شود (استفاده از آن اختیاری است) و شامل یک مکعب و سه سطح شیب دار جهت اطمینان از رندوم بودن تاس است.
Bar
بار. قسمت مرکزی جدا کننده سمت چپ و راست صفحه بازی که مهره های زده شده روی آن قرار می گیرند.
Bar-Point
بارخان. در خانه. خان شماره 7 .
Bear Off
برچیدن. بیرون بردن مهره ها از خانه در مرحله ی پایانی بازی زمانی که بازیکن تمام مهره هایش را به خانه رسانیده است.
Beaver
بیور. دو برابر کردن عدد کیوب داده شده در بازی نامحدود بلافاصله پس از دبل در نوبت حریف، وقتی که می خواهید مالکیت کیوب را نیز حفظ کنید.
Blot
لت، تک. مهره ای که به تنهایی روی یک خان نشسته باشد.
Blitz
یورش رعدآسا. حمله به یک مهره یابیشتر حریف در خانه خودی زمانی که قصد فرستادن پیاپی مهره های حریف به عقب را داریم.
Blockade
بستن. یک سری خان های پشت سر هم یا متناوب که باعث می شود حریف نتواند عدد خاصی را بازی کند.
Board
خان های بسته شده در خانه. مثال: یک خانه 4 تایی.
Box
در شوئت ، بازیکنی که تنها در مقابل بقیه بازی می کند.
Boxes (in US, Boxcars)
تاس 6-6
Broken Prime
پرایم شکسته- سد شکسته. پرایم یا سدی که در آن شکاف وجود داشته باشد.
Builder
سازنده. مهره ای اضافی، اغلب بر روی یکی از خان های 7 تا 11 بازیکن.
Captain
کاپیتان. در شوئت، عضوی از گروه که تصمیم نهایی در مورد حرکت را می گیرد.
Centred Cube
کیوبی که هنوز توسط بازیکنان داده نشده و در مرکز عدد 64 را نشان می دهد که ارزش آن در واقع عدد یک است.
Checker
مهره. هر کدام از سی قطعه دایره ای که برای بازی مورد استفاده قرار می گیرد.
Chouette
شوئت. نوعی بازی نامحدود که در آن یک بازیکن (باکس) در برابر بقیه بازیکنان بازی می کند که یکی از آنها (کاپیتان) تاس می ریزد و مهره ها را حرکت می دهد و هر کدام از بازیکنان کیوب مخصوص به خود را دارد و در مورد گرفتن یا رد کردن دبل شخصا تصمیم می گیرد.
Close(d) Out
وقتی یک مهره یا بیشتر حریف روی بار باشد و هر شش خان درون خانه نیز بسته باشد.
Cocked Die
تاسی که در قسمت سمت راست بازیکن صاف ننشیند یا روی مهره قرار بگیرد.
Contact
ارتباط. موقعیتی که هنوز در آن امکان زدن مهره ی تک وجود داشته باشد.(موقعیتی که در آن مهره ها با فاصله شش خال یا کمتر از یکدیگر پشتیبانی می کنند.)
Contain
مانع شدن از فرار یک مهره یا بیشتر از خانه ی شما با بستن پرایم و زدن حریف.
Count
شمارش. جمع زدن خال های لازم برای برچیدن همه ی مهره های باقیمانده ی طرفین.
Crash
مجبور شدن به شکستن ششدر یا باز کردن خان های دیگر در خانه.(Crunch)
Crawford Rule
در بازی های با امتیاز مشخص ، وقتی بازیکنی به یک پوینت مانده به برنده شدن برسد تنها در دست بعد امکان استفاده از کیوب وجود ندارد.
Crossover
حرکت از یک ربع میدان به ربع بعدی. عوض کردن صفحه.
Cube
تاسی که روی وجه های آن بترتیب اعداد 2 ، 4 ، 8 ، 16 ، 32 و 64 حک شده و در ابتدا در میانه ی میدان روی وجه 64 که نشانگر ارزش یک می باشد قرار دارد و هر دو بازیکن به آن دسترسی دارند.
Dance
ننشستن مهره ی کشته شده از روی بار.(باقی ماندن مهره ی زده شده روی بار در نوبت های تاس ریزی).
Desmonds
اصطلاح عامیانه برای تاس 2-2
Deuce
خال 2 روی تاس. خان 2 تخت نرد نیز به این نام شناخته می شود.
Direct Shot
موقعیتی که در آن یک تک مهره در فاصله شش خال یا کمتر از مهره ی حریف قرار داشته باشد و با یک لنگه تاس قابل زدن باشد.
Diversification
چینش مهره ها بگونه ای که در نوبت بعد تاس های بیشتری امکان بازی داشته باشند.
Double
نشستن دو تاس با خال های مشابه. جفت.
دبل دادن.
Double Shot
تک مهره ای که در تیررس مستقیم دو مهره ی حریف قرار بگیرد. (همچنین دو تک مهره که در تیررس مستقیم یک مهره ی حریف قرار بگیرد).
Drop
رد کردن یا نپذیرفتن دبل حریف. پاس کردن دبل.
Duplication
موقعیتی که در آن یک تاس (یا بیشتر) حریف گزینه های مختلفی مثل زدن یا امکان بستن خان را داشته باشد و در نتیجه کمتر کردن تاس های خوب حریف را به دنبال دارد.
Enter
اصطلاحات تخته نرد مدرن:
بازگشتن مهره زده شده به بازی در خانی از خانه ی حریف که با دو مهره یا بیشتر بسته نشده باشد.
Equity
میانگین مورد نیاز برای بردن یا باختن در یک گیم . مثلا اگر شما مطمئن هستید که حریف را سوپرمارس می کنید، ایکویتی شما +3 است.
Fan
اصطلاح آمریکایی برای مواردی که نمی توانید از روی بار به بازی برگردید.
Flunk
اصطلاح آمریکایی دیگری برای ناکامی در نشستن مهره از روی بار.
Gammon
گرفتن امتیاز دو برابر ارزش کیوب، زمانیکه حریف هنوز نتوانسته است مهره ای را برچیند ولی مهره ای هم روی بار یا در خانه ی شما ندارد.
Golden Anchor
افشار حریف
Golden Point
افشار خودی
Hit
قرار دادن مهره در خانی که تنها یک مهره ی حریف در آن قرار دارد و فرستادن او روی بار. زدن مهره ی حریف.
Hit Loose
زدن تک مهره ی حریف در خانه ی خود بطوریکه به او شانس زدن آن در برگشت از روی بار را بدهید.
Holding Game
موقعیتی که بازیکن لنگری در خانه ی حریف دارد و منتظر گرفتن مهره ای از حریف یا آوردن جفت بلند و فرار از آنجاست.
Home Board
خان های 1 تا 6 که از آنجا مهره هایتان را برمی چینید.
Indirect Shot
موقعیتی که تک مهره ی حریف در فاصله 7 خال یا بیشتر از حریف قرار دارد و برای زدن او به هر دو تاس نیاز است.
Inner Board
خانه
Jacoby Paradox
پوزیشنی در مرحله ی برچیدن مهره ها وقتی یک طرف مهره ای روی خان 5 و مهره دیگری روی خان 2 دارد و در صورتیکه حریف کیوب قابل گرفتنی به شما بدهد ریدبل ندارد ولی اگر کیوب برای حریف ارزشی نداشته باشد باید دبل بدهید.(شکل زیر)
Jacoby Rule
قانونی که در بازی های نامحدود بکار میرود بدین صورت که مارس یا سوپرمارس تنها یک امتیاز خواهد داشت مگر اینکه کیوب قبلا داده شده باشد.
Kauder Paradox
پوزیشنی نادر که در آن هم دبل و هم بیور صحیح است و تنها در بازی نامحدود امکانپذیر است.
Latto Paradox
پوزیشنی بسیار نادر در بازی نامحدود که در آن ریدبل صحیح است ولی دبل اشتباه است.
Lipped Cups
تاس ریز لبه دار. برای جلوگیری از ریختن تاس بدون چرخش.
Lover’s Leap
تاس 5-6 که با آن بازی 13/24 انجام شود.
Man
اصطلاحی که معمولا بجای مهره بکار میرود.
Mechanic
کسی که میتواند در ریختن تاس تقلب کند و تاسی را بیشتر از آنچه بر اساس احتمالات می تواند بیاید بنشاند.
Mid-Point
خان میانی. خان شماره 13
Miss
نزدن مهره ی حریف. یا در برچیدن تاسی که با آن فقط بازی شود و مهره ای برچیده نشود.
No Dice
اصطلاحی برای تاسی که صحیح ریخته نشده یا درست ننشسته باشد.
Outer Board
بیرون خانه – شامل خان 7 تا 12 بازیکن.
Outfield Point
هر خان در خارج از خانه خودی و حریف.
Outside Prime
پرایم شامل 4 خان یا بیشتر که هیچکدام از خان های بسته آن داخل خانه نباشد.
Pass
رد کردن کیوب.
Pick and Pass
زدن مهره ای بایک تاس و رفتن با همان مهره بر روی مهره ای دیگر.
Pigeon
اصطلاحی برای بازیکن ضعیفی که خواهان بازی نامحدود با بازیکن قویتر می شود.
Pip-Count
تعداد کل خال شمار لازم برای رساندن مهره ها به خانه و برچیدن آنها.
Point
هر کدام از 24 خان که مهره ها روی آنها قرار می گیرند. بعبارت دیگر مثلث هایی که توسط دو مهره یا بیشتر اشغال می شوند.
همچنین تعداد امتیاز بازی.
Precision Dice
تاس ساخته شده با دقت بسیار که کاملا بالانس است.
Premature Roll
تاس ریزی که قبل از اتمام نوبت بازی حریف انجام گیرد.
Prime
سدی شامل حداقل 4 خان متوالی که هر خان بوسیله دو مهره یا بیشتر اشغال شده باشد.
Racoon
در بازی نامحدود بردن کیوبی که در همین نوبت تاس ریزی به حریف داده شده و توسط او بیور شده به عدد بعدی کیوب در حالی که کیوب همچنان در مالکیت حریف باقی بماند. (یعنی اگر به حریف دبل داده ایم و او آنرا بیور کرده یعنی روی 4 برده باز توسط ما روی 8 برده شود)
Race
ساختاری که در آن مهره های طرفین بازی، دیگر برخوردی با هم نخواهند داشت و شانس زدن به حداقل یا صفر رسیده باشد.
Redouble
هر دبل که پس از دبل اولیه داده شود. (بردن کیوب روی 4 و بالاتر)
Return
بازگشت از روی بار و زدن تک مهره حریف بلافاصله پس از کشته شدن.
Roll-out
ارزیابی ایکویتی یک پوزیشن با ادامه ی بازی از آن پوزیشن در تعداد دفعات بسیار زیاد.
Run
حرکت دادن مهره های عقبی به بیرون از خانه حریف. فراری دادن مهره های عقبی.
Settlement
توافق دو بازیکن در دادن امتیازی مشخص در یک دست از بازی و ادامه ندادن آن دست.
Shake
هم زدن و تکان دادن تاس ها در تاس ریز قبل از ریختن تاس. همچنین برای هر نوبت تاس ریزی نیز بکار میرود.
Shift
حرکت دادن دو مهره از یک خان به دیگری اغلب با زدن تک مهره .
Slot
قرار دادن داوطلبانه یک تک مهره در یک خان مهم با هدف بستن آن در نوبت بعد در صورتیکه زده نشود.
Snake Eyes
کور کور. جفت یک.
Split
حرکت دادن یکی از مهره های عقبی جهت گرفتن یک لنگر در خانه ی حریف یا در خان 7 او. جداسازی مهره های عقبی.
Steaming
گرفتن غیر منطقی دبل در بازی نامحدود به منظور جبران باختهای قبلی.
Take
قبول دبل پیشنهاد شده .
Timing
مقیاسی از اینکه چه اندازه یک بازیکن می تواند پوزیشن مورد نظر خود را تا قبل از مجبور شدن به تخریب آن نگه دارد.
Trap Play
داوطلب شدن برای قرار گرفتن در در معرض تیر مستقیم حریف برای مجبور کردن او به خراب کردن یک لنگر.
Wait
تصمیم به دبل یا ریدبل نکردن در نوبت فعلی. به تاخیر انداختن دبل.
Wash
شرایطی که در آن دو بازیکن توافق می کنند که هیچ امتیازی به هیچکدام تعلق نگیرد. این معمولا زمانی اتفاق می افتد که شانس دو طرف برابر است و گاهی وقتی که کیوب روی عدد بالایی باشد.
Weaver
انجام یک بازی ضعیف از روی عمد به امید اینکه حریف را ترغیب به گرفتن دبل اشتباه در نوبت بعد کنید.